مقاله معماری ایران اسلامی دردوره مغول
معماری ایران اسلامی دردوره مغول
فهرست مطالب
مقدمه۱
معماری ایران و آسیای مرکزی در دوره ایلخانیان تا عصر تیموری۳
معماری در دوره ایلخانیان۷
خصوصیات عمده معماری ایلخانیان۲۲
معماری مذهبی و تدفینی۲۹
معماری غیر مذهبی۳۳
تزئین معماری۳۴
طبقات ابنیه۳۵
رابطه ابنیه با محل آن۴۱
خصوصیات ساختمان۴۸
شالوده۴۸
پلکان۴۹
طاقها۴۹
گنبدها۶۰
خصوصیات نقشه۷۱
طاقنماها۷۱
پاطاق و مقرنس۷۳
محرابها۷۸
ظرافت عناصر ساختمانی۸۱
هنر گچبری دوره ایلخانی۸۶
هنر آجرکاری دوره ایلخانی۸۶
شیوه ها و مصالح تزئینی۸۸
گچ۸۸
کاشیکاری۹۸
معماری در دوره جانشینان ایلخانیان۱۰۵
تصاویر ۱۰۹
منابع و ماخذ۱۱۲
مقدمه
سرزمین کهن ایران که ریشه در تاریخ چند هزار سالة جهان دارد، هرچند بارها دستخوش تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته و دورههایی را تحت حاکمیت آنان به سر برده، با این همه، با بهرهگیری از تمدن و فرهنگ ریشهدار و نیرومندش، نه تنها تجدید حیات کرده، بلکه اشغالگران را به کلی در تمدن و هنر خود مستهلک نموده و آنان را در شمار پیروان و مروجان علم، هنر و صنعت ایرانی درآورده است. پیش تاریخ فرهنگی ایران که نزدیک به هفت تا هشت هزار سال پیش از این در ساخت بتهای گلین سپیده زد، نشانهای عمومی وفراگیر از نخستین تلاش هنری آدمیان است. این منطقه که تنوع جغرافیایی فراوان و غنای اقلیمی خاصی دارد، در طول تاریخ با ابداعات هنری، علمی و صنعتی، به پیشرفت آدمی کمک وافری کرده و از دیرباز سرچشمة بسیاری از عوامل تمدن و فرهنگ خاور نزدیک بوده است؛ چنان که رنه گروسه، مستشرق سرشناس غربی، در معرفی ایران آورده است :
سرزمین ایران چون دژی مستحکم یکی از باستانیترین تمدنهای جهان کهن، یعنی تمدنی را که از پنجاه سدة ]گذشته[ به این سو، پیوسته تجدید شده و به طرز حیرتآوری ادامه یافته، در خود حفظ کرده و مشعلی را که در بامداد تاریخ بر فراز فلات ایران افروخته شده، همچنان شعلهور نگاه داشته است.
فرهنگ ایرانی از دیرباز دارای دو ویژگی ممتاز بوده که همواره این دو شاخصه رشد و گسترش آن را در پی آورده و در اعصار مختلف، به ویژه در عرصة هنر، حوزه نفوذ و تأثیر آن را از قملروی جغرافیاییاش فراتر برده است. این دو مشخصة تاریخی که به عواملی همچون محیط جغرافیایی و گذشتة افتخار آمیز فرهنگی مربوط میشود، عبارتاند از: تعامل ایرانیان از زمان باستان با افکار، آثار و هنرهای دیگران و دریافت و یادگیری و سپس ترکیب و تألیف دگربارة آنها و همچنین استعداد شگرف مردم ایران از حیث استقامت و ثبات در بقا و دوام تاریخ فرهنگ و هنر خود.
تجلیل خصوصیت نخست در تعاملی است که صنعتگران و هنرمندان ایرانی با آموزههای اسلام، پس از گرویدن ایرانیان به این دین مبین، داشتند و تمام تجربیات فنی، هنری و سنتهای باستانی خود را در خدمت آیین نو درآوردند و با درآمیختن با فرهنگهای دیگر ملل مسلمان جهان، پایههای هنر اسلامی را بنیاد نهادند، پروفسور پوپ در این باره در کتاب شاهکارهای هنر ایران آورده است:
هنگامی که اروپا در جهل و تاریکی به سر میبرد، فرهنگ و هنر اسلامی نیمی از جهان را منور ساخت و گرچه نواحی دیگر در این قسمت شرکت داشتند، لیکنه منبع اصلی و سرچشمة این نور ایران بود..